مرد که باشی، بار سنگین یک زندگی رو همیشه رو شونه هات حس میکنی...حتی از بچگی...
مرد که باشی،همیشه از اینکه چی میشه و چی پیش میاد میترسی...
مرد که باشی،همه از تو یجور دیگه انتظار دارند، تا حرف بزنی و از غصه هات بگی میگن تو مردی نباید اینارو بگی...
مرد که باشی، نمیتونی بلند گریه کنی،مجبوری تو خلوت خودت بغض کنی و اشک بریزی...بغضی که راه گلوتو میبنده و یواش یواش آدم خفه میکنه...اشکی که شریانهای بدن مختل میکنه...
مرد که باشی زنا فکر میکنن حقشون رو پامال کردی، ولی تو اصلا فرصت نداری که فکر کنی ببینی کی حقتو خورده...مرد که باشی یه خونواده به تو تکیه کردن...
مرد که باشی هر کم و کسری که باشه همه تو رو مقصر میدونن...مرد که باشی آینده برات خیلی خیلی مهم میشه...
مرد که باشی شب و روز زحمت میکشی فقط برای زن و بچت...
مرد که باشی حسرت خیلی چیزا به دل خوت میمونه...
مرد که باشی زندگی فقط سختی و دوندگیش رو بهت نشون میده...
مرد که باشی دوس داری بقیه خوش باشن تا اینکه خودت خوش باشی...
مرد که باشی با اینکه میدونی بهشت زیر پای مادران،اما بدون هیچ چشمداشتی همه کاری برای زندگیت میکنی..
من مردم،نگاه به بدن قوی و روحیه همچون کوهم نکن...گاهی به راحتی خرد می شوم...